موضوع پادکست:

حادثه دستگاه پرس در شرکت ساخت قطعات خودرویی

شنبه 18 مرداد 1404 – شهرک صنعتی کاشان – شرکت تولید قطعات خودرویی

پرسنل یکی پس از دیگری وارد شرکت می شدن و یه سری انگار هنوز خواب بودن و یه سری نون تازه به دست؛ خلاصه شیفت کاری در حال آغاز به کار بود و کارگران با لباس‌های کار، البته برخی با چهره‌های خواب‌آلود و ذهن‌هایی شاید درگیر، وارد سالن تولید می شدند.کیومرث، کارگر ۲۸ ساله‌ای که تازه پدر شده، با چشمانی خسته و نگران وارد خط پرس شد. آخه شب گذشته فرزندش تب داشته و نتونسته بود خوب بخوابه. اما مرخصی گرفتن ممکن نبود؛ چون کار زیاد بود و آقا جهان - سرپرست خط  - برای مرخصی دادن سخت می گرفت و البته یه فشار کاری هم در این مجموعه وجود داشت که اگر تولید به حد نصاب روز نرسه، اضافه‌کاری‌های 5شنبه حذف می‌شه. بالاخره 5شنبه ها روز کاری نبود و حضور در محل کار علاوه بر افزایش تولید، یه تاثیر مناسبی بر افزایش حقوق پرسنل هم میذاشت. 

در گوشه‌ای از سالن، یکی از دستگاه های پرس مکانیکی قدیمی، با صدایی غیرعادی کار می کرد. سنسور ایمنی این دستگاه از هفته گذشته خراب شده بود و هنوز تعویض نشده بود. موضوع خرابی سنسور به آقای آذرپناه - مسئول تعمیرات – منتقل شده بود و ایشون هم اعلام کرده بود که منتظر خرید قطعه جدید هست تا تعمیرات رو انجام بدن و فعلاً باید با همین وضعیت کار ادامه پیدا کنه. بماند که نور سالن هم کم بود و صدای دستگاه‌ها هم اونقدر بالا بود که ارتباط کلامی رو بین کارگران دشوار کرده بود. 

خلاصه همه چیز دست به دست هم داده بود که یک پازل خطرناک شکل بگیره ...

ساعت 9:20 دقیقه – سالن تولید – خط پرس

کیومرث در حال قرار دادن قطعه فلزی داخل دستگاه بود. هم‌زمان، صدای آقا جهان از پشت سر اومد: 

«کیومرث؟!! سریع‌تر کار کن، امروز باید رکورد بزنیما؟!! کیومرث که ذهنش درگیر حرف‌های آقا جهان بود و از طرفی نگران حال فرزندش، لحظه‌ای تمرکز خودش رو از دست میده. دستش کمی جلوتر از حد مجاز قرار می گیره. سنسور ایمنی هم که باید مانع فعال شدن دستگاه میشد، غیرفعال بود. 

پرس عمل کرد. از کیومرث فریادی بلند شد که سالن رو در سکوتی سنگین فرو برد. دست راست کیومرث بین دو صفحه فلزی قرار می گیره و از ناحیه ساعد، قطع میشه. هیچ‌کس فکر نمی‌کرد چنین حادثه‌ای در یک روز معمولی کاری رخ بده. اما متاسفانه این اتفاق افتاد و کیومرث که حدود 4 ماهه پدر شده، در حالیکه فرزندش هم بیمار بود، مسافر تخت بیمارستان میشه و با یک نقص عضو غیر منتظره باید به زندگی ادامه بده. زندگی ای که حالا سخت تر از قبل شده براش.  

برنامه اول ایمنی به مدت ۱۵ دقیقه با حضور کارشناس متخصص آغاز و تجربیات مصداقی ایمنی صنعتی به صورت داستانی بیان می شود. نویسنده و بررسی کارشناسی برنامه ها بر عهده آقای دکتر امیر ثابت محمدی می باشد.
ادامه ماجرا را در فایل صوتی زیر دنبال کنید:

دانلود پادکست

لطفا پیشنهاد خود را ثبت بفرمایید:

دریافت نظر ارزشمند شما ★